گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:گشتم به بحر و بر پی یار بی سیر تا پای سعی آبله شد ماندم از سفر

❈۱❈
گشتم به بحر و بر پی یار بی سیر تا پای سعی آبله شد ماندم از سفر
بر خشک و بر گذشتم و جستم نشان وی از وی نشان نداد نه خشکی مرا نه تر
❈۲❈
از هر که شد دچار گرفتم سراغ او کز یار بی‌نشان چه دهد بی‌خبر خبر
جانم به لب رسید و نیامد بسر مرا کس دیده مردهٔ نرسد عمر او بسر
❈۳❈
آمد سحر بخواب من آن دزد خواب من هم دزد را گرفتم و هم خواب را سحر
گفتم ز من چه خواهی و گفتا که جان و دل گفتم که حاضر است بیا هر دو را ببر
❈۴❈
بگرفت جان و دل ز من آن یار دلنواز او جای خود گرفت و شدم من ز خود بدر
آیم اگر بخویش دگر باره جان دهم آن خواب را که روزی من شد در آن سحر
❈۵❈
گفتم به فیض خواب ز بیداریت بهست اینک بخواب دیدی بیداری دگر

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها