فیض کاشانی:ای که در گل زار حسنش میخرامی مست ناز میفکن گاهی نگاهی جانب اهل نیاز
❈۱❈
ای که در گل زار حسنش میخرامی مست ناز
میفکن گاهی نگاهی جانب اهل نیاز
ای که سر تا بپا روئی چو خور بنمای رو
تا به بینم شاهد حق ز آینهٔ ارباب راز
❈۲❈
روی دارم سوی آنکو روی دارد سوی او
روی او پیداست در روی اسیران نیاز
عیشها دارند ز الطاف نهانی مخلصان
قصه الطاف محمود است و اخلاص ایاز
❈۳❈
آه از ینصورت پرستان تهی از معرفت
از جمال شاهد معنی بصورت مانده باز
چند و چند از صورت صورت پرستی شرمدار
شاهد معنی است حاضر تو بصورت عشقباز
❈۴❈
رو بشهرستان معنی آر از این صورتکده
تا که باشی در میان اهل معنی سر فراز
هر که دستش کوته از معنی است در صورت زند
لیک باید کرد معنی را ز صورت امتیاز
❈۵❈
چون نداری معرفت لب را ببنداز گفتگو
العیاذ از آستین کوته و دست دراز
از ریا و غل و غش خالی شو ای طاعتپرست
صدق و اخلاص و امانت بهتر است از صد نماز
❈۶❈
شستن ظاهر ز انواع نجاستها چه سود
باطن آکنده است چون از شرک و کین و حرص و آز
از ره عجز و نیاز آمد بدرگاه تو فیض
بر دلش بگشا دری ای بینیاز چارهساز
کامنت ها