فیض کاشانی:دامن از دوستان کشیدی باز مهر از عاشقان بریدی باز
❈۱❈
دامن از دوستان کشیدی باز
مهر از عاشقان بریدی باز
زانکه پیوند با تو محکم کرد
بی سبب مهر بگسلیدی باز
❈۲❈
می ندانم دگر چه بد کردم
می نگوئی ز تن چه دیدی باز
خسته کردی دلم بجور و جفا
وز سر رحم ننگر یدی باز
❈۳❈
در حق دوستان مخلص خود
سخن دشمنان شنیدی باز
می نهم از غم تو سر در کوه
جامهٔ صبر من دریدی باز
❈۴❈
گفته بودی وفا کنم با فیض
گفتی و مصلحت ندیدی باز
کامنت ها