گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای خفته رسید یار برخیز از خود بفشان غبار برخیز

❈۱❈
ای خفته رسید یار برخیز از خود بفشان غبار برخیز
همین بر سر لطف و مهر آمد ای عاشق یار زار برخیز
❈۲❈
آمد بر تو طبیب غم خوار ای خسته دل نزار برخیز
ای آنکه خمار یار داری آمد مه می گسار برخیز
❈۳❈
ای آنکه به هجر مبتلائی هان مژده وصل یار برخیز
ای آنکه خزان فسرده کردت اینک آمد بهار برخیز
❈۴❈
هان سال تو و حیوت تازه ای مردهٔ لاش یار برخیز
ای کاهل سست چند خسبی هین چیست بکار و یار برخیز
❈۵❈
هین مرغ سحر بنغمه آمد جانرا تو بنغمه آر برخیز
آهی ز درون خسته بر کش از دیده سرشک بار برخیز
❈۶❈
فرصت تنگست و کار بسیار بر خویش تو رحم آر برخیز
کاری بکن ار تنت درست است ور نیست شکسته وار برخیز
❈۷❈
رو چند بسوی پستی آری سر راست نگاه‌دار برخیز
ترسم که نگون بچاه افتی برخیز ازین کنار برخیز
❈۸❈
یاران رفتند جمله بشتاب تأخیر روا مدار برخیز
ما ناپای تو درنگار است دستت گیرد نگار برخیز
❈۹❈
خواهی تو باضطرار برخواست حالی تو باختیار برخیز
اصحاب اگر بخواب رفتند ای فیض تو زینهار برخیز

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها