فیض کاشانی:درد دل ما ز یار ما پرس احوال نهان ز آشنا پرس
❈۱❈
درد دل ما ز یار ما پرس
احوال نهان ز آشنا پرس
چون بنده خدای را شناسد
اوصاف خدا هم از خدا پرس
❈۲❈
سرّ اسماء ملک نداند
او ادنی راز مصطفی پرس
رازی که خدا بمصطفی گفت
از غیر مجوز مرتضا پرس
❈۳❈
کی میداند اسیر تقدیر
اسرار قدر هم از قضا پرس
این مسئله متقیان ندانند
افسانهٔ عشق را ز ما پرس
❈۴❈
سر را از کبر ساز خالی
آنگاه سخن ز کبریا پرس
زین شیفته حال دل چه پرسی
زان زلف بجو و از صبا پرس
❈۵❈
گر فیض خمش کند ز گفتن
سر خمشی ز گفتها پرس
کامنت ها