فیض کاشانی:در میکده دوش رند قلاش میگفت به پاکباز اوباش
❈۱❈
در میکده دوش رند قلاش
میگفت به پاکباز اوباش
کز سرّ حقیقتم خبر ده
یک نکته بگو برمز یا فاش
❈۲❈
گفتا سخن برهنه خواهی
بشنو تو ز عور مفلس لاش
جز ذات یگانه مجرد
کس نیست در اینسرا تو خوشباش
❈۳❈
پیوسته موحد است خود را
پنهان شده لام و الف در الاش
هر کو فانی دروست باقیست
من مات من الهوی فقد عاش
❈۴❈
این حرف اگر فقیه فهمد
شاباش زهی فقیه شاباش
چون فیض اگر شوی مجرّد
بس فیض که یابی از سخنهاش
کامنت ها