گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دلبرا درد مرا درمان تو باش عاشقانرا سر توئی سامان تو مباش

❈۱❈
دلبرا درد مرا درمان تو باش عاشقانرا سر توئی سامان تو مباش
درد بی‌درمان مرا در جان ز تست هم دوای درد بی درمان تو باش
❈۲❈
شد دل بریانم از تو داغدار مرهم داغ دل بریان تو باش
در ره تو جان و دل کردم فدا مر مرا هم دل تو و مرهم تو باش
❈۳❈
دل برفت و جان برفت ایمان برفت دل تو باش و جان تو باش ایمان تو باش
بی دلانرا دلبر و دلدار تو عاشقانرا جان تو و جانان تو باش
❈۴❈
از سر هر دو جهان برخواستم فیض را هم این و هم آن تو باش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد
2013-04-11T13:11:43
سلام.بنظر می رسد مصرع دوم از بیت اول بجای کلمه "مباش" میبایستی از کلمۀ "باش " استفاده شود.ارائه دلایل برعهده عزیزان اهل فن.