گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:گذشت عمر و نکردیم هیچ کار دریغ نه روزگار بماند و نه روزگار دریغ

❈۱❈
گذشت عمر و نکردیم هیچ کار دریغ نه روزگار بماند و نه روزگار دریغ
برفت عمر بافسانه و فسون افسوس گذشت وقت به بیهوده و خسار دریغ
❈۲❈
نکرده‌ام همهٔ عمر یک عمل حاصل نبوده‌ام نفسی با تو هوشیار دریغ
هر آنچه گفتم و کردم تمام ضایع بود بهرزه رفت مرا روز و روزگار دریغ
❈۳❈
بپار گفتم کامسال کار خواهم کرد گذشت عمر من امسال همچو پار دریغ
زهر خموشی بی‌باد تو هزار افسوس زهر سخن که نه حرف تو صد هزار دریغ
❈۴❈
زهر چه بینم و رویت در آن نمی‌بینم هزار بار فسوس و هزار بار دریغ
نه یک فسوس و ده و صد که بیحساب افسوس نه صد دریغ و هزاران که بیشمار دریغ
❈۵❈
غنیمتی شمر این یکدو دم که ماند ای فیض بکار کوش نگو رفت وقت کار دریغ

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها