گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:زنده آن سر کو بود سودای عشق حبذا آن دل که باشد جای عشق

❈۱❈
زنده آن سر کو بود سودای عشق حبذا آن دل که باشد جای عشق
از سر شوریدهٔ من کم مباد تا قیامت آتش سودای عشق
❈۲❈
خارها در دل بخون میپرورم بو که روزی بشکفد گلهای عشق
رفته رفته دل خرابی میکند عاقبت خواهم شدن رسوای عشق
❈۳❈
خویش را کردم تهی از غیر دوست تا وجودم پر شد از غوغای عشق
کار و کسب من همین عشق است و بس مگسلاد این دست من از پای عشق
❈۴❈
خدمت او را بدل بستم کمر هستم از جان بنده و مولای عشق
هم زمین هم آسمان را گشته‌ایم نیست درُی در جهان همتای عشق
❈۵❈
تا ننوشی باده از جام فنا مست کی گردد سر از صهبای عشق
تا پزی در دیگ سر سودای سود کی چشی هرگز تو از حلوای عشق
❈۶❈
چون فرو خواهیم شد ما عاقبت خود همان بهتر که در دریای عشق
ناله میکن فیض ایرا خوش بود نالهای زار در سودای عشق

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها