فیض کاشانی:درد دل مرا نکند به دوای خلق بیماری خدای بهست از شفای خلق
❈۱❈
درد دل مرا نکند به دوای خلق
بیماری خدای بهست از شفای خلق
رنج از خداست راحت و راحت ز خلق رنج
قربان یک بلای خدا صد عطای خلق
❈۲❈
صحرا و کوه خوشترم آید ز شهر و ده
صد ره صدای کوه بهست از ندای خلق
هر یک ترا بدام بلای دگر کشد
ای چشم بسته روی مکن در قفای خلق
❈۳❈
گویند خلق راه حق ایسنت زینهار
مشنو مرد بسوی جهنم بپای خلق
میکن حذر ز پیروی دیو سیرتان
زنهار سیلی نخوری ز ابتلای خلق
❈۴❈
بار گرانشان بدل و جان به و برو
میکش برای حق دو سه روزی بلای خلق
آزار خلق روی دلت سوی حق کند
راهیست سوی معرفت حق جفای خلق
❈۵❈
دانی تو فیض آنکه نیاید ز خلق هیچ
بگذر ز گفتگوی ملالت فزای خلق
کامنت ها