گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:نگاه ارکنی جان ستانی تغافل کنی دل ز وصلت جگر خستگانرا مه من چه حاصل

❈۱❈
نگاه ارکنی جان ستانی تغافل کنی دل ز وصلت جگر خستگانرا مه من چه حاصل
چه لطفت نوازد کسی را چو قهرت گدازد چو زهر تو نوش است و نوش تو زهر قاتل
❈۲❈
چو آئی ز شادی دهم جان روی چون ز اندوه ز دست فراق و وصال توام کار مشکل
نشینی بر من دمی هوشم از سر ربائی چو برخیزی از پیش من فرقتت خون کند دل
❈۳❈
برافرازی ار قد و قامت قیامت شود راست بر افروزی ار رخ شود نور خورشید عاطل
اگر جان ستانی و گر دلربائی بهر حال بود دل زهر جا ز هر کس بسوی تو مایل
❈۴❈
چه سازد ز دست بتان ستمگر دل فیض بجز آنکه خواند الا ما خلا الله باطل

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها