گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:نشود کام بر دل ما رام پس بنا کام بگذریم از کام

❈۱❈
نشود کام بر دل ما رام پس بنا کام بگذریم از کام
چون که آرام میبرند آخر ما نگیریم از نخست آرام
❈۲❈
عیش بیغش بکام دل چون نیست ما بسازیم با بلا ناکام
آنکه را نیست پختگی روزی گر بسوزد که ماند آخر خام
❈۳❈
جاهلان نامها برآورده عاقلان کرده خویش را گمنام
عاقلانرا چه کار با نامست چکند جاهل ار ندارد نام
❈۴❈
کوری چشم جاهلان ساقی باده جهل سوز ده دو سه جام
تا چه سرخوش شویم زان باده بر سر خود نهیم اول گام
❈۵❈
بگذریم از سر هوا و هوس عیش بر خویشتن کنیم حرام
نفس را با هوا زنیم بدار دیو را با هوس کنیم بدام
❈۶❈
سالک راه حق نخواهد عیش عاشق روی حق نجوید کام
بیدلان را مجال عیش کجا سالکانرا بره چه جای مقام
❈۷❈
دام روح است این سرای غرور مرغ را آشیان نگردد رام
خویش را وقف کوی حق سازیم مقصد صدق حق کنیم مقام
❈۸❈
بهرهٔ از لقای حق ببریم پیشتر از قیام روز قیام
نیست آنرا که حق شناس بود جز بخلوت سرای حق آرام
❈۹❈
ای صبا چون بعاشقان برسی برسان از زبان فیض سلام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها