گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:کبیره‌ایست که خود را گمان کنم هستم گناه دیگر آن کز می خودی مستم

❈۱❈
کبیره‌ایست که خود را گمان کنم هستم گناه دیگر آن کز می خودی مستم
گناه خویش خودم دوزخ خودم هم خود اگر ز خویش برستم ز هول پل رستم
❈۲❈
بروی من ز سوی حق گشود چندین در ز سوی خویش دری چون بر وی خود بستم
ز خود اگر فکنم خویش را رسم بخدا بوصل او نرسم تا بخویش یا بستم
❈۳❈
بود بد دو جهان جمله در من و از من ز هر بدی برهم گر ز خویشتن رستم
مگیر تو بر من مسکین اگر بدی کردم که تو کریمی و من از خرد تهی دستم
❈۴❈
اگرچه مستم با هوشیار همراهم که گر ز پای درآیم بگیرد او دستم
شکار معرفت خویش را فکندم دام برون نیامد ازین بحر جز تهی دستم
❈۵❈
بپای مردی عشق ار شکست خویش دهم چو فیض در صف مردان حق ز بر دستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد سالمی
2021-01-17T14:00:49
موارد اصلاحی دیگر به نظر حقیر:در بیت چهارم:"بخدا" باید به "به خدا" و "بوصل" باید به "به وصل" و "بخویش" باید به "به خویش" اصلاح شود.در بیت آخر "بپای" باید به "به پای" اصلاح شود.
محمد سالمی
2021-01-17T13:54:25
سلام. به نظر حقیر:در مصرع دوم بیت سوم:"بر وی" باید به "به روی" اصلاح شود.در مصرع دوم بیت چهارم:"یا بستم" باید به "پابستم" اصلاح شود.