گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:از می لعل لب و نوش دهانت مستم وز شکر خنده و تقریر و بیانت مستم

❈۱❈
از می لعل لب و نوش دهانت مستم وز شکر خنده و تقریر و بیانت مستم
مستی من ز لب لعل تو امروزی نیست سالها شد که ز صهبای لبانت مستم
❈۲❈
نه همین مستیم از دیدن روی تو بود بل زیاد تو و از نام و نشانت مستم
تو گرم روی نمائی و گرم ننمائی کز پی عشق نهان در دل و جانت مستم
❈۳❈
نگهی جانب من گر فکنی ور نکنی که من از غمزهٔ خونریز نهانت مستم
گر ترا هست دهانی و میانی ور نیست که من از ذکر دهان فکر میانت مستم
❈۴❈
فیض هرگاه که از دوست سخن میگوئی از می روح فزای سخنانت مستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها