گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دل و جان منزل جانانه کردم می توحید در پیمانه کردم

❈۱❈
دل و جان منزل جانانه کردم می توحید در پیمانه کردم
از این افسانها طرفی نبستم بمستی ترک هر افسانه کردم
❈۲❈
ز عقل و عاقلان یکسر بریدم علاج این دل دیوانه کردم
شدم در ژنده پنهان از نظرها چو گنجی جای در ویرانه کردم
❈۳❈
شود تا آشنا آن دوست با من ز هر کس خویش را بیگانه کردم
بهر جانب که دیدم مست نازی نگاهی سوی او مستانه کردم
❈۴❈
بهر جا حسن او افروخت شمعی بگردش خویش را پروانه کردم
دلم شد فانی اندر عشق باقی بآخر قطره را دردانه کردم
❈۵❈
بهر جزو دلم جای بتی بود بمستی ترک این بتخانه کردم
بیک پیمانه دادم هر دو عالم چو فیض این کار را مردانه کردم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها