گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:من تاب فراق تو ندارم نقش تو بسینه می‌نگارم

❈۱❈
من تاب فراق تو ندارم نقش تو بسینه می‌نگارم
باشد روزی رخت به بینم تا جان بلقای تو سپارم
❈۲❈
شد در رگ و ریشه تیر عشقت از هم بگستت پود و تارم
از بادهٔ آن دو چشم مستت گه سر خوش و گاه در خمارم
❈۳❈
وز بوی دو زلف عنبرینت آشفته و مست و بیقرارم
وز لعل لب شکر فروشت تلخ است مذاق انتظارم
❈۴❈
جز وصل تو مقصدی ندارم جز یاد تو مونسی ندارم
دیریست که در سر من این هست کاندر قدم تو جان سپارم
❈۵❈
لطفی لطفی که سوخت جانم رحمی رحمی که سخت زارم
باران کرم ببار بر فیض آبی آور بروی کارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

میلاد شعبانی
2018-08-27T01:09:29
بیت سوم مصرع دوم "از هم بگسست" به نظر درست می‌آید.