گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:من آئین جدائی را نمیدانم نمیدانم من او، او من دو تائی را نمیدانم نمیدانم

❈۱❈
من آئین جدائی را نمیدانم نمیدانم من او، او من دو تائی را نمیدانم نمیدانم
بود بر جان گوارا هر چه آنمه میکند با من وفا و بیوفائی را نمیدانم نمیدانم
❈۲❈
گدائی میکنم از حسن خوبان این نعیمم بس نعیم پادشائی را نمیدانم نمیدانم
بغیر از مهر مه رویان که تابد بر دل و جان بس طریق روشنائی را نمیدانم نمیدانم
❈۳❈
ز گلزار رخ خوبان اگر گستاخ گل چینم رسوم پارسائی را نمیدانم نمیدانم
نچینم خوشه خود را میزنم بر خرمن آن مه من آئین گدائی را نمیدانم نمیدانم
❈۴❈
همیشه عشق ورزم فیض با روی نکو رویان ازیشان من رهائی را نمیدانم نمیدانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها