فیض کاشانی:طرفی نبستم زین جهان استغفرالله العظیم خسبیدم و شد کاروان استغفرالله العظیم
❈۱❈
طرفی نبستم زین جهان استغفرالله العظیم
خسبیدم و شد کاروان استغفرالله العظیم
عمر عزیزم شد تلف اندر پی آب و علف
کاری نکردم بهر جان استغفرالله العظیم
❈۲❈
زین پس مگر سودی کنم تدبیر بهبودی کنم
بگذشتها خود شد زیان استغفرالله العظیم
بیحد گناهان کردهام بس جور و طغیان کردهام
زین جرمهای بیکران استغفرالله العظیم
❈۳❈
با این و آن گشتم بسی بردم بسر با هر کسی
طرفی نبستم زین و آن استغفرالله العظیم
هرچند جویم من کنار زین عالم ناپایدار
تقدیرم آرد در میان استغفرالله العظیم
❈۴❈
هی هی نمیدانم چرا افتادم اندر این بلا
این نکته شد بر من نهان استغفرالله العظیم
جان میرود سوی علا تن میرود سوی بلا
از امتزاج این و آن استغفرالله العظیم
❈۵❈
گاهی رهم دنیی زند گه سدرهٔ عقبی شود
هم زینجهان هم زآنجهان استغفرالله العظیم
هر دم شوم نادم دگر گیرم گناهان را زسر
یا رب انت المستعان استغفرالله العظیم
❈۶❈
از بس زدم بر توبه سنگ شد توبه من عار و ننگ
از اصل جرم و جبر آن استغفرالله العظیم
از بس زدم بر توبه راه شد توبه بدتر از گناه
هر دم هم از این هم ز آن استغفرالله العظیم
❈۷❈
زین عقدهای سست و مست زین توبه های نادرست
لحظه به لحظه آن به آن استغفرالله العظیم
ده بار و صد بار و هزار ای فیض کم باشد بیار
هر دم جهان اندر جهان استغفرالله العظیم
کامنت ها