گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای دل بیا که بر در میخانه جا کنیم وان مستی که فوت شد از ما قضا کنیم

❈۱❈
ای دل بیا که بر در میخانه جا کنیم وان مستی که فوت شد از ما قضا کنیم
تا کی ز زهد خشک گرانان صومعه خود را سبک کنیم و دل از قصه وا کنیم
❈۲❈
چندی میان اهل صفا صاف می‌کشیم خود را بطور صاف کشان آشنا کنیم
گر صاف می بما ندهند اهل میکده ما درد خود بدُردی ساغر دوا کنیم
❈۳❈
ساقی بیار می که بدل غصه شد گره شاید بمی ز دل گره غصه وا کنیم
بیخود شویم یکنفس از جام وصل دوست تا دردهای خویش یکایک دوا کنیم
❈۴❈
درهم دریم پردهٔ ناموس و ننگ را زین طاعت ریائی خود را رها کنیم
ناموس و ننگ را بمی ارغوان دهیم در دست عشق توبه ز زهد ریا کنیم
❈۵❈
فیض از شراب عشق اگر جرعهٔ‌ گشیم در راه دوست هم دل و هم جان فدا کنیم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها