گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:رنجیده از من میگذشت گفتم چه کردم جان من گفتا ز پیشم دور شو دیگر بگرد من متن

❈۱❈
رنجیده از من میگذشت گفتم چه کردم جان من گفتا ز پیشم دور شو دیگر بگرد من متن
از ما شکایت می‌کنی سر را حکایت می‌کنی ما را سعایت میکنی از عشق ما خود دم مزن
❈۲❈
تو مرد عشق ما نهٔ جور و جفا را خانهٔ تو قابل اینها نهٔ دعوی مکن عشق چو من
ز اندوه و غم دم میزنی بر زخم مرهم مینهی دل میکنی از غم تهی دل از وصال ما بکن
❈۳❈
کردند مشتاقان ما در راه ما جانها فدا تو میگریزی از بلا آسوده شو جانی مکن
گفتم سرت گردم بگو از هرچه من کردم بگو ای چارهٔ دردم بگو دل کن تهی ز اندوه من
❈۴❈
بد کردم و شرمنده‌ام پیش تو سرافکنده‌ام خوی ترا من بنده‌ام تیغ جفا بر من مزن
ازتوچسان‌بتوان‌گسیخت وزتوچه‌سان بتوان‌گریخت
خون مرا باید چو ریخت اینک سرم گردن بزن
از فیض دامن در مکش از چاکر خود سر مکش بر لوح جرمش خط بکش بر آتش دل آب زن
❈۵❈
گر نگذری از جرم من جان من آن تست و تن تیغی بکش بر من بزن منت بنه بر جان من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها