گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:بر دل تنگ ما فضای جهان تیره شد از کشاکش تن و جان

❈۱❈
بر دل تنگ ما فضای جهان تیره شد از کشاکش تن و جان
تن خراست و علف همیخواهد جان چو عیسی خدایرا جویان
❈۲❈
دل ما صورتان بی معنی در میان دو ضد شده حیران
کار هر روز ما نیاید راست یا غم جان خوریم یا غم نان
❈۳❈
گر بجان میرویم کو پر و بال ور بتن می تنیم حیف از جان
بخیه بر آن زنیم این بدرد ور بدوزیم این بدرد آن
❈۴❈
گر کم این نهیم کو آن صبر ور کم آن نهیم وای بر آن
زینغم جانگداز در رنجیم در بلا مانده‌ایم سر گردان
❈۵❈
تا بکی سر نهیم بر زانو چند پیچیم پای در دامان
چون زید کس بزخم بی مرهم چون کند کس بدرد بی درمان
❈۶❈
مرگ کو تا که وارهیم ز تن عشق کوتا که بگذریم ز جان
یا مماتی که نیست گردد این یا حیاتی که جمله گردد آن
❈۷❈
ساقیا ساقیا بده قدحی تا بیابیم زین کشاکش امان
بگذریم از سر مکان و مکین در نوردیم این زمین و زمان
❈۸❈
تا به بینیم عالمی یکدست جان شده‌ تن در آن و تن هم جان
هر دو با هم یکی شده آنجا آن بود این و این بود هم آن
❈۹❈
عالمی بی تزاحم اضداد خوش بجنبیم اندر امن و امان
سخنت چون بمأمن انجامید بس کن ای فیض گفتگو و بمان

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها