گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:غمش غمی نه که از دل بدر توان کردن دلش دلی نه که در وی اثر توان کردن

❈۱❈
غمش غمی نه که از دل بدر توان کردن دلش دلی نه که در وی اثر توان کردن
نه آن حبیب که او را بدل بود رحمی نه آن رقیب که از وی حذر توان کردن
❈۲❈
نه قامتش بصنوبر نشان توان دادن نه نسبت رخ او با قمر توان کردن
نه زان دهان و میان نکتهٔ توان گفتن نه دست با قد او در کمر توان کردن
❈۳❈
نه تاب روی چو خورشید او توان آورد نه بیفروغ رخش شب بسر توان کردن
مگر ز پادشه لطف او رسد مددی ز سینه لشگر غم را بدر توان کردن
❈۴❈
چو فیض در قدمش گر سری توان افکند به پیش تیر غمش حان سپر توان کردن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها