گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:نخست آید بدل پیک شنیدن کشد آنگه شنیدن سوی دیدن

❈۱❈
نخست آید بدل پیک شنیدن کشد آنگه شنیدن سوی دیدن
بصیرت را چو دیدن حاصل آید رسیدن را رسد وقت رسیدن
❈۲❈
رسیدن چون شود حاصل روانرا رسد هنگام واصل را ندیدن
چو از دیدار واصل بسته شد چشم شود هم بسته از دیدن رسیدن
❈۳❈
چو از دید رسیدن دیده بستی نشستی در مقام آرمیدن
چو‌ آرامید جان در بزم وصلش میسر شد ز لعل می مکیدن
❈۴❈
کشی چون می ز وصلش حاصل آید روانرا لذت مستی چشیدن
شدی چون مست و آن لذهٔ چشیدی رسد هنگام هستی را ندیدن
❈۵❈
چو مستی را و هستی را ندیدی ندیدن را شود وقت ندیدن
ندیدن هم ز تو چون دست برداشت نه تو مانی و نه هم ره بریدن
❈۶❈
ز سر تا پای گردی چشم حیرت همه دیدن شوی بی دید دیدن
ترا آن نیستی در عین هستی بود آرام در عین طپیدن
❈۷❈
بمقصود از طلب چون در رسیدی رسیدی در مزید و در مزیدن
مزید اندر مزید اندر مزید است هنیئاً مزیدش را مزیدن
❈۸❈
مگو این قصه را ای فیض هر جا که هر فهمش به نتواند رسیدن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها