فیض کاشانی:بود بدتر ز هر زهری مزیدن سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۱❈
بود بدتر ز هر زهری مزیدن
سرانگشت پشیمانی گزیدن
چرا عاقل کند کاری که باید
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۲❈
نخست اندیشه میکن تا نیاید
سرانگشت پشیمانی گزیدن
به جز بحر گنه لایق نباشد
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۳❈
برای معصیت باشد عقوبت
سرانگشت پشیمانی گزیدن
چو بد کردی نباشد چاره الا
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۴❈
چرا باید گنه کردن پس آنگه
سرانگشت پشیمانی گزیدن
بنازم طاعت حق کان ندارد
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۵❈
ز من بشنو که کار جاهلانست
سرانگشت پشیمانی گزیدن
چو واقع شد زیان سودی ندارد
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۶❈
لکیلاتاسون کی میگذارد
سرانگشت پشیمانی گزیدن
چو بر وفق قضا آمد چه حاصل
سرانگشت پشیمانی گزیدن
❈۷❈
بس است ای فیض تن زن تا نباید
سرانگشت پشیمانی گزیدن
سخن که میکشد جایی که باید
سرانگشت پشیمانی گزیدن
کامنت ها