فیض کاشانی:در جهان افکندهٔ غوغای حسن عاشقانرا کردهٔ شیدای حسن
❈۱❈
در جهان افکندهٔ غوغای حسن
عاشقانرا کردهٔ شیدای حسن
حسن روی تست دریای محیط
ماه رویان شبم دریای حسن
❈۲❈
ملک استغنا مسلم مر تراست
جان استغناست استغنای حسن
عرش بر خاک مذلت رو نهد
پیش آن کرسی که باشد جای حسن
❈۳❈
در هوا سرگشته دلها ذرهسان
پیش خورشید جهان آرای حسن
کوه صبر پردلان را بر کند
گردش چشم خوش شهلای حسن
❈۴❈
جان اهل دل ز تن بیرون کشد
قوت بازوی استیلای حسن
خون عشاق ار بریزد گو بریز
لشکر سلطان بیپروای حسن
❈۵❈
آتش افروزی و عاشق سوزیست
مقتضای خوی مادرزای حسن
عشق خوبان در دلت جا دادهٔ
زان خیالت فیضفیض شد ماوای حسن
کامنت ها