گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:جان ز من مستان دل ببر خون کن اینچنین که باشد دردم افزون کن

❈۱❈
جان ز من مستان دل ببر خون کن اینچنین که باشد دردم افزون کن
تا کنی صیدم غمزه را سرده تا روم از خود چهره میگون کن
❈۲❈
سینه‌ام بریان دیده‌ام گریان هوش را حیران عقل مفتون کن
ای فدایت من خیز بسم‌الله قصد جانم را تیغ بیرون کن
❈۳❈
تا کی افسون من از تو بنیوشم یا بکش ورنه ترک افسون کن
پای دل بگشا از سر زلفت سر بصحرا ده تای مجنون کن
❈۴❈
جان من آن کن کان دلت خواهد حاش لله من گویمت چون کن
دیده را از آن رو روشنائی ده ور نه از اشگش رشک جیحون کن
❈۵❈
پیش حکم تو سر نهادم من خواهیم کم کن خواهی افزون کن
فیض میخواهد آنچه را خواهی خواهیش خرم ور نه محزون کن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها