فیض کاشانی:تیغ کشی گاه به آهنگ من گاه شوی یک دل و یکرنگ من
❈۱❈
تیغ کشی گاه به آهنگ من
گاه شوی یک دل و یکرنگ من
جان کند از خرمی آهنگ تو
تیغ بکف چون کنی آهنگ من
❈۲❈
این چه جمالست که تا جلوه کرد
برد ز سر هوش من و هنگ من
چشم تو از دیدهٔ من برد خواب
رنگ تو نگذاشت برخ رنگ من
❈۳❈
در سرم افتاد چه سودای تو
کرد جنون غارت فرهنگ من
رهزن هفتاد و دو ملت شدم
زلف تو افتاد چو در چنگ من
❈۴❈
در دو جهان چون تو نگنجی چسان
جا تو گرفتی بدل تنگ من
از تو بود شادی و اندوه دل
با تو بود آشتی و جنگ من
❈۵❈
وسعت دل بگذرد از عرش و فرش
گر تو بگوئیم که دل تنگ من
عشق گرفته است عنان مرا
میکشدم سوی بت شنگ من
❈۶❈
عیسی عشق ار نبود بر سرم
کی رود این لاشه خر لنگ من
فیض ترا آرزوی بسمل است
بسمله ار میکنی آهنگ من
کامنت ها