گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای عاقلان دیوانه‌ام زنجیر زلف یار کو بر شعلهای شوق دل پروانه‌ام دلدار کو

❈۱❈
ای عاقلان دیوانه‌ام زنجیر زلف یار کو بر شعلهای شوق دل پروانه‌ام دلدار کو
دل مست او جان مست او تن هم سرا پا مو بمو در جملهٔ ذرات من یکذره هشیار کو
❈۲❈
دل رفت جان هم میرود روح روان هم میرود‌ جانانه را آگه کنید آن دلبر غمخوار کو
دل بستم اندر زلف او واعظ ز دستم دست شو کافر شدم کافر شدم زنار کو زنار کو
❈۳❈
قربانیم قربانیم عید وصال او کجاست مشتاق جانم افشانیم آن غمزهٔ خونخوار کو
گیرم بر اندازی نقاب بنمائی آنرخ بی‌حجاب لیکن سرت گردم مرا یارائی دیدار کو
❈۴❈
گفتم که چون بینم ترا شرح غم دل سر کنم آندم که بینم روی او آن طاقت گفتار کو
شب با خیال زلف تو کی خواب آید فیض را در خواب هم کی بینمت آندولت بیدار کو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2012-07-07T12:19:56
دل بستم اندر زلف او واعظ ز پندم دست شو .این بند به این شکل صحیح می باشد زیرا واعظ یا سخنگو معمولا کسی است که در صدد پند و اندرز می باشد و به نظر می رسد که عبارت واعظ ز دستم دست شو کاملا درست نباشد
جلیل
2018-12-19T10:28:59
به نظرم یک غلط تایپی یا چاپی احتمالاً در اصل کتاب وجود داره که در این وبسایت و وبسایتهای دیگر پیوسته داره تکرار میشه مشتاق جانم افشانیم به نظرم با وزن شعر اصلاً هماهنگ نیست و به نظرم مشتاق جان افشانیم درست باشه.