گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:بار الها راستان را در حریمت بار ده جان آگاهی کرامت کن دل بیدار ده

❈۱❈
بار الها راستان را در حریمت بار ده جان آگاهی کرامت کن دل بیدار ده
روح پاکی را که شد آلودهٔ لوث گنه بادهٔ ناب طهور از جام استغفار ده
❈۲❈
واصلان را محو کن اندر جمال خویشتن سالکان را جان هشیار و دل بیدار ده
یکنظر کن در جهان آب و گل از روی لطف دوستان را گل برافشان دشمنان را خار ده
❈۳❈
اهل گل را روز روز از زور وزر معمور دار اهل دل را در دل شب نالهای زار ده
در دل بی‌سیرتان آتش بر افروز از جحیم نیکوان را جان خرم چهرهٔ گلنار ده
❈۴❈
آن یکی را در وصالت عارض چون ارغوان و آن دگر را در فراقت دیده خونبار ده
دوستان را ده لوای عز و تاج افتخار دشمنان را ژندهٔ دل و لباس عار ده
❈۵❈
هرکسی را هرچه می‌خواهد دلش آماده کن عاشقان را بار ده افسردگان را کار ده
فیض را چون ره نمودی سوی خود از روی لطف مرحمت فرما ز عشقش مرکب رهوار ده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مرتضی
2018-04-18T09:40:36
مصراع «دشمنان را ژندهٔ دل و لباس عار ده» به نظر اشتباه میرسد.شاید به جای دل دلقی بوده!!
مرتضی
2018-04-18T09:35:29
در بیت «اهل گل را روز روز از زور وزر معمور دار» «زور و زر» به صورت «زور وزر» نوشته شده