گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای دوست بیا که طاقتم طاق شده جان و دل و دین بوصل مشتاق شده

❈۱❈
ای دوست بیا که طاقتم طاق شده جان و دل و دین بوصل مشتاق شده
شبها تا کی شمارم اختر گوئی جسمم همه وقف این کهن طاق شده
❈۲❈
جان مانده ز فکر و ذکر و تن هم ز عمل بر دوش روان بار بدن شاق شده
نه صبر بدل مانده نه قوت ببدن اعضای رئیسه روح را عاق شده
❈۳❈
اجزای تنم ز یکدیگر پاشیده شیرازه گسسته دفتر اوراق شده
گفتن باشاره رفتنم با دست است مژگانست زبان و ساعدم ساق شده
❈۴❈
چندی غم و خرمی بهم میخوردم هر جرعه کنون غمیست راواق شده
حالی دارم که هرکه بر من گذرد تا دیده سراسر همه اشفاق شده
❈۵❈
ای فیض بیا ز شکوه بگذر تن زن اینست که جان گذشته و چاق شده
این ظلمت ظاهر بعدم گشته روان باطن ز ثنای قدس اشراق شده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها