فیض کاشانی:ندارم خان و مانی حسبی الله نخواهم آب و نانی حسبی الله
❈۱❈
ندارم خان و مانی حسبی الله
نخواهم آب و نانی حسبی الله
من از کون و مکان بیزار گشتم
شدم در لامکانی حسبی الله
❈۲❈
جهانرا خط بیزاری کشیدم
چو خود گشتم جهانی حسبی الله
بستی طرفی از جان و نه از دل
نه دل خواهم نه جانی حسبی الله
❈۳❈
مرا جانان پسند آمد نخواهم
نه اینی و نه آنی حسبی الله
نمیگیرم چو در دست من آمد
بموی او جهانی حسبی الله
❈۴❈
در این آتش خوشم رضوان میارا
برای من جنانی حسبی الله
نعیم آتش عشقش مرا بس
بهشت جاودانی حسبی الله
❈۵❈
چو یار آمد ز در خاموش شو فیض
عیان شد هر بیانی حسبی الله
کامنت ها