فیض کاشانی:ای دل بعشق خویش گرفتار بودهای خود را بنقد عمر خریدار بودهای
❈۱❈
ای دل بعشق خویش گرفتار بودهای
خود را بنقد عمر خریدار بودهای
گر بگذری ز خویش انیس خدا شوی
ای خودپرست دون چه ستمکار بودهای
❈۲❈
بگشای چشم عبرت و کر و بیان به بین
تا روشنت شود چه قدر خوار بودهای
برخیز و جهد کن بمقام خرد رسی
روز نخست چون بخرد یار بودهای
❈۳❈
سوی مقربان چه شود گر سفر کنی
زین پیشتر بعالم انوار بودهای
گر رو کنی بعالم بالا غریب نیست
پیوسته در تطور اطوار بودهای
❈۴❈
کاری نمیکنی که بجائی رساندت
ای آزموده کار چه بیکار بودهای
ایحق بر اهل حق چه گوار نده و خوشی
بر خویشتن پرست چه دشوار بودهای
❈۵❈
ز آسودگی نداشتهای دست یکنفس
ای فیض خویش را تو چه غمخوار بودهای
کامنت ها