فیض کاشانی:با جذب دوست ای دل شیدا چگونهای ای قطره با کشاکش دریا چگونهای
❈۱❈
با جذب دوست ای دل شیدا چگونهای
ای قطره با کشاکش دریا چگونهای
ای طایر خجسته پی مرغزار انس
در تنگنای وحشت دنیا چگونهای
❈۲❈
هیچ از مقام اصلی خود یاد میکنی
دور از دیار خویش در اینجا چگونهای
کو روزگار عشرت و بزم وصال دوست
بییار دلنواز از خود آیا چگونهای
❈۳❈
کو چشم مست ساقی و کو آن لب چو لعل
مخمور مانده بی می و مینا چگونهای
میآید این سروش ز جانان نفس نفس
کای جان اسیر غربت دنیا چگونهای
❈۴❈
با موجهای قلزم هجران چه میکنی
در کام اژدهای غم ما چگونهای
ز آن روزها که بود سرت در کنار ما
شبها چه یا میکنی آیا چگونهای
❈۵❈
ای در وصال ما گذرانیده سالها
امروز در مفارقت ما چگونهای
بعد از وصال با غم هجران چه میکنی
با ما چگونه بودی و بی ما چگونهای
❈۶❈
ای دیدهای که آن گل رخسار دیدهای
بی آن جمال روشن و بینا چگونهای
چونی در ابتلای بلای فراق فیض
ای وصل دوست داده بدنیا چگونهای
کامنت ها