گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:گه نقاب از رخ کشیدی گه نقاب انداختی تهمتی بر سایه و بر آفتاب انداختی

❈۱❈
گه نقاب از رخ کشیدی گه نقاب انداختی تهمتی بر سایه و بر آفتاب انداختی
گه نمائی روی و گه پنهان کنی در زیر زلف زین کشاکش خلقرا در پیچ و تاب انداختی
❈۲❈
بس نشانهای غلط دادی بکوی خویشتن تشنگان وادیت را در سراب انداختی
شرم بی‌اندازه‌ات سرهای ما افکند پیش از حجاب خویش ما را در حجاب انداختی
❈۳❈
زلف را کردی پریشان پر عذار آتشین رشتهٔ جان مرا در پیچ و تاب انداختی
بر امید وعدهٔ فردا ز خود راندی بنقد عابدانرا در ثواب و در عقاب انداختی
❈۴❈
عاشق بیچاره را مهجور در عین وصال چشم گریان سینه بریان دل کباب انداختی
اهل دل را صاف دادی اهل گلرا درُد درد عاقلانرا در حساب و در کتاب انداختی
❈۵❈
فیض گفتی بس غزل هریک ز دیگر خوبتر حیرتی در طالبان انتخاب انداختی
میشود آخر دلت غواص بحر من لدن بس در و گوهر که از چشم بر آب انداختی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها