گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

❈۱❈
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
چه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنه مژه‌های شوخ خود را چو به غمزه آب دادی
❈۲❈
دل عالمی ز جا شد چو نقاب بر گشودی دو جهان به هم بر آمد چو به زلف تاب دادی
در خرمی گشودی چو جمال خود نمودی ره درد و غم ببستی چو شراب ناب دادی
❈۳❈
ز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان را ز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادی
همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت به من فقیر و مسکین غم بی‌حساب دادی
❈۴❈
همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت همه را شراب دادی و مرا سراب دادی
ز لب شکرفروشت دل “فیض” خواست کامی نه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بهرام ناهد
2016-08-23T15:15:26
این چکامه در برنامه شاخ گل 252 با موسیقی زیبای جواد معروفی و آواز گلپا هم خوانده شده . در آنجا هم از "چه" استفاده نشده که به نظرم درست است .
باف
2016-10-21T19:07:40
با سلام و ادب و احترام اگرچه خود غزل عالیست و جان افزای اما بیت مطلع آ« خود به تنهایی خود لطف و فیضی معادل قصیده ای تمام بیت الغزل دارد
باف
2016-10-21T19:22:37
چه و چو هر دو میتوانند باشند و معنا یابند. در تصنیف ممکنه بخاطر ریتم موسیقی تغییراتی در شعر دهند و این چیزی تازه ای نیست .اما چه را پسندیده تر اید.چرا که مفهومی ناب تر و عمیق تر در آن دارد.دکتر خطیب رهبر در باب چه و معنی ان جدا از حرف اضافه تمثیل و تشبه معانی همچون: اظراب، تسویه،تعلیل،مترادف هم و همینکه و مقارنت زمانی نیز اورده است.(خطیب رهبر،دستور زبان فارسی حرف اضافه و ربط1379،ص219).البته میتواند اینجا چه شد و چرا هم معنا کرد. که نتیجه میشود شاعر جدا از ظاهر امر که میگوید تا رخ خود را گشودی انگار در خرمی باز شد با اوردن چه معنای مستتر و یا حاقل خوانشی اینگونه در ذهن تداعی کند که : در رخ تو چه بود که ما را خرم کرد و از غم و رنج فزود. که با توجه بار فرهنگی غزلیات کلاسیک عاشقانه غمزه رخسار را مد نظر داشته تا خود ان.با سپاس
ادب دوست
2016-10-22T01:20:44
باف گرامی، ، مژه های شوخ خود را " چو " به غمزه آب دادی چو به مانای هنگامی ، زمانی ، وقتی دل و دین و ایمان جملگی رخنه رخنه شد، چون مژگان شوخ به آب غمزه شستی.و همین گونه است در بیتهایی که در پی می آیند و فراموش نکنیم که تنها مصراع دوم مطلع غزل پرسشی است و باقی همه اخباری با پوزش و ادای احترام به دکتر خطیب رهبر و سرکار
جعفر عسکری
2016-10-07T11:53:45
"چه" در مصرع دوم بیت دوم و بیت های سوم و چهارم به "چو" تبدیل شودبعد از "می ناب" ویرگول گذاشته شود تا مفهوم بهتر ادا شودمن هم با دوست عزیز جناب عبدالی موافقمباید به جای "جوی جبینت"،"خوی جبینت" باشدتوضیحات و دلایل شون کاملا منطقی و درست استمی تواند "و" در بین کلمات "فقیر" و "مسکین" نباشد
سجاد
2015-12-24T02:46:15
همه سر خوش از وصالت من و حسرت و خیالت ... من و حسرت و خیالت
منتقد
2016-04-04T13:15:21
آن اجرا عالی ست...در آن اجرا "چه" را "چو" می خوانند و در بیت آخر به جای "اجابتی"، کلمه ی "اجابتم" را می خوانندکه می تواند به دلیل اختلاف نسخ یا تغییر مصلحتی در موسیقی باشد.
کسرا
2016-05-01T09:32:00
اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه شماره 430 گلهای رنگارنگ توسط هنرمندان بی همتای موسیقی ایران زمین با آواز استاد قوامی
عبدالی
2011-12-26T13:10:53
زلب و خوی جبینت شکر و گلاب دادی. خوی جبین همان عرق جبین است که شاعر مانندۀ گلاب و لب را شکر گرفته است
دانیال امینی مقدم
2013-01-11T15:38:33
درودبنده نیز "چو" را بیشتر از "چه" دیده ام.سپاس
مجتبی
2009-11-15T15:11:17
با سلام فکر میکنم بیت دوم مصرع دوم به جای کلمه چه باید چو باشد!!!
مجتبی
2009-11-15T15:12:45
ضمنا بیت چهارم در مصرع اول نیز همین مورد مشاهده می شود!---پاسخ: مواردی که ذکر کردید می‌توانند واقعاً «چه» بوده باشند. منتظر می‌مانیم دوستان با نسخه‌های معتبر چاپی مقابله کنند.
محمد
2009-12-29T10:26:31
من بارها این شعر را از زبان دیگران شنیدم یا خود خوانده ام اما هنوز نمی دانم این چه دردیست که استاد حکمت ، حدیث ، تفسیر و اخلاق و شاگرد مبرز دانشمندان بزرگی چون صدرالمتالهین را وادار کرده که این گونه شعر لطیف بسراید .
پیمان
2011-02-20T20:09:05
سلام این شعر را مهردادکاظمی به زیبایی خوانده - بیت ششم در بعضی نسخ به صورت " همه کس نصیب دارد زنشاط و شادی اما به من غریب و مسکین غم بی حساب دادی" آمده است
نیکی
2010-09-28T09:44:31
دروددر بعضی مصرع ها پیوستگی کلمات وجود دارد که بدین شکل تصحیح می شود:دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادیز کدام باده ساقی به من خراب دادیچه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنهمژه‌های شوخ خود را چه به غمزه آب دادیدل عالمی ز جا شد چه نقاب بر گشودیدو جهان به هم بر آمد چه به زلف تاب دادیدر خرمی گشودی چه جمال خود نمودیره درد و غم ببستی چه شراب ناب دادیز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان راز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادیهمه کس نصیب خود را برد از زکات حسنتبه من فقیر و مسکین غم بی‌حساب دادیهمه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالتهمه را شراب دادی و مرا سراب دادیز لب شکر فروشت دل "فیض" خواست کامینه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی---پاسخ: با تشکر، جایگزین شد.
حمیدرضا
2014-07-18T03:10:29
مرحوم ذاکر چقدر زیبا توی یکی از مداحیاش بیت آول این شعر رو خوندن. روحش شاد
رامتین
2013-07-04T01:01:06
آقای محمد معتمدی اجرایِ بینظیری از این شعر دارن ؛ به دوستان شدیدن توصیه می کنم بشنون :)
شکوه
2013-07-04T03:46:08
درود بر فیض واقعا زیبا بود و در نهایت ظرافت
ماه
2021-03-17T07:52:29
با احترامبسیار جالب است اکثر قریب به اتفاق شعرای نامی ایران عزیز ، روح لطیف و شاعرانه و عارفانه خود را مدیون معارف اسلام و قرآن هستند و معترفند که هرچه کردند همه از دولت قرآن کردند و یا خود عالم اسلامی بودند و یا در محضر علمای دین شاگردی کردند.و بسیار تعجب آور اینکه خیلی از عاشقان ادبیات فارسی و شعرایش، اُنسی با قرآن و حدیث ندارند به کنار، نماز هم نمیخوانند....این شعرای بزرگ چی فکر میکردن چی شد فاین تذهبون؟؟
رضا
2017-02-19T20:59:59
همه (چه ) در اصل چو بوده. نگارنده در این صفحه کلا در اشتباه بوده. لطفا تصیح شود.