گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:گره از زلف خویش وا کردی بر دلم بستی و رها کردی

❈۱❈
گره از زلف خویش وا کردی بر دلم بستی و رها کردی
در میان بلاش سر دادی عقدهٔ محکمش بپا کردی
❈۲❈
راه بیرون شدن برو بستی در اندوه و غصه وا کردی
مرغ زار شکسته بالی را هدف تیر ابتلا کردی
❈۳❈
طایر قدس را ببستی بال طعمهٔ اژدر بلا کردی
از برای تو من چها کردم تو بپاداش آن جفا کردی
❈۴❈
در رهت من بجان وفا کردم تو بجای وفا جفا کردی
ز آتش غصه سوختی جانم خاکم اندر هوا هبا کردی
❈۵❈
هر بلائی که بود در عالم بر سر فیض مبتلا کردی
هر چه کردی بجای من ای جان نیک بایسته و بجا کردی
❈۶❈
آفرین باد ای طبیب دلم همه درد مرا دوا کردی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها