گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ای آنکه هرگز در دو کون چون تو نبودی دلبری چشمی ندیده مثل تو مه طلعتی سیمین بری

❈۱❈
ای آنکه هرگز در دو کون چون تو نبودی دلبری چشمی ندیده مثل تو مه طلعتی سیمین بری
مه طلعتی سیمین بری شکر لبی سنگین دلی شکر لبی سنگین دلی عیاره افسونگری
❈۲❈
چشمت بخون مردمان تیری نهاده در کمان تیری نهاده بر گمان پر فتنه و جادوگری
پر فتنهٔ جادوگری خونخوارهٔ خونبارهٔ مست خرابی ظالمی ویران کنی غارتگری
❈۳❈
بهر شکار خاص و عام بنموده دانه زیر دام نامش نهاده خال و زلف از مشک تر با عنبری
آن نقطهای خال و خط گرد لب شیرین تو موریست پنداری هجوم آورده گردشگری
❈۴❈
هر نرگسی هر عبهری بیمار چشم مست تو بیمار چشم مست تو هر نرگسی هر عبهری
هر شکری هر گوهری محو لب و دندان تو محو لب و دندان تو هر شکری هر گوهری
❈۵❈
تا کی توان این دست را دیدن از آن کردن جدا یا رب بلطفت فیض را ده ز آن صراحی ساغری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید فرمانی
2014-01-26T11:15:27
در بیت ششم، «گردشگری» صحیح نیست و باید به عبارت «گرد شکری» تصحیح شود.