گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دل چو بستم بخدا حسبی الله و کفی نروم سوی سوی حسبی الله و کفی

❈۱❈
دل چو بستم بخدا حسبی الله و کفی نروم سوی سوی حسبی الله و کفی
تن من خاک رهش دل من جلوه گهش سرو جانم بفدا حسبی الله و کفی
❈۲❈
او چو دردی دهدم یا که داغی نهدم نبرم نام دوا حسبی الله و کفی
همه نورست و ضیا همه رویست و صفا همه مهرست و وفاحسبی الله و کفی
❈۳❈
او کند مهر و وفا من کنم جور و جفا من مرض اوست شفا حسبی الله و کفی
گر بخواند بدوم ور براند نروم چون توان رفت کجا حسبی الله و کفی
❈۴❈
فیض ازین گونه بگوی در غم دوست بموی ورد جان ساز دلا حسبی الله و کفی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

صادقی
2020-12-07T07:55:36
این شعر منو یاد یه بخش زیبا از یه دعا انداخت.دعایی که وقتی میخونی احساس استغنا و بی نیازی از همه عالم میکنی و دلت محکم میشه:آنچه خدا بخواهد خواهد شد گرچه مردمان خوش ندارند، پروردگار از یاری پروردگان، آفریدگار از کمک آفریده‏ ها، روزی دهنده از لطف روزی خواران، خدای- یکتا پروردگار جهانیان کفایتم می‌کند، مرا بس است آن‏که به حقیقت مرا بس است، مرا بس است آن‏که همواره مرا بس است، مرا بس است آن‏که‏ همواره از آنگاه ‏که بوده‏ ام مرا بس بوده است، مرا بس است خدایی که معبودی جز او نیست، بر او توکل نمودم، و اوست‏ پروردگار عرش بزرگمَا شَاءَ اللهُ وَ إِنْ کَرِهَ النَّاسُ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ حَسْبِیَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ حَسْبِیَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ کَانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِیَ اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.