گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:جدا شد از بر من آن انسی روحانی شدم اسیر بلای فراق جسمانی

❈۱❈
جدا شد از بر من آن انسی روحانی شدم اسیر بلای فراق جسمانی
برفت یار و از او ماند حسرتی در دل من و خیال وی و گفتگوی پنهانی
❈۲❈
برفت روشنی چشم و شد جهان تیره نه شب شناسم و نه روز از پریشانی
بود که بار دگر خدمتش شود روزی کنم بطلعت او باز دیده نورانی
❈۳❈
شود که باز به بینم لقای میمونش وصال او بمن و من بوصلش ارزانی
بود بنامهٔ مشگین اوفتد نظرم کشم بدیده از آن سرمهٔ سلیمانی
❈۴❈
بدیدن خط او دیده‌ام شود روشن بخواندن سخنانش کنم گل ‌افشانی
بیا وصال که تا زندگی ز سر گیرم برو فراق ببر از برم گران جانی
❈۵❈
ز فیض تا نفسی هست مژده وصلی که عن قریب رود زین سراچهٔ فانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها