گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:بخرامشی چه شود اگر سوی عاشقان گذری کنی بنوازشی چه زیان دهد بمنتظران نظری کنی

❈۱❈
بخرامشی چه شود اگر سوی عاشقان گذری کنی بنوازشی چه زیان دهد بمنتظران نظری کنی
نه که تشنهٔ شراب توئیم نه که خستهٔ خراب توئیم
چه شود بما نظری کنی سوی خاک ما گذری کنی
ز برای هر که مینگرم همه مهری و وفا و کرم چه شود اگر تو با من زار کنی آنچه با دگری کنی
توبمن‌بگو‌که‌چه‌رای‌تست‌بکنم‌من‌آنچه‌رضای تست
چه شود دل حزین مرا رذل خودت خبر کنی
❈۲❈
من خسته را طبیب قضا نبود به جز شراب جفا چه شود بگو بکار ما زره وفا قدری کنی
چه بود بسازی اگر بشراب اشگ و کباب دل نه غم شراب دگر خوری و نه ذکر ما حضری کنی
❈۳❈
سعادتی بود آنزمان که روان شوی سوی لامکان فکنی ز خود غم بار خود سوی یار خود سفری کنی
بدهی مرا بوصل او نه صبوری ز جمال او تو درین معامله‌ای دعا چه شود اگر اثری کنی
❈۴❈
غزلی بخوان ز شعر ترم بود آنکه در سخنان فیض ز دهان خود نمکی زنی ز لباس خود شکری کنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید
2013-03-15T17:30:45
متاسفانه متن سزشار از اغلاط املایی است !
مهدوی
2021-02-26T11:18:20
با سلام و احترامدر بیت4مصرع2 واژۀ رذل اصلاً نه جایگاه معنایی و وزنی دارد و به احتمال زیاد واژۀ زِ دِل بوده است که اشتباه تایپ شده.تا... نظر اساتی فن چه باشد؟
مهدوی
2021-02-26T11:22:28
بیت4مصرع2:چه شود دل حزین مرا رذل خودت خبر کنی(اشتباه)چه شود دل حزین مرا زِ دِل خودت خبر کنی(ویرایش)با احترام