فیض کاشانی:ای نسخهٔ اصل خوبی و رعنائی سر چشمهٔ آبروی هر زیبائی
❈۱❈
ای نسخهٔ اصل خوبی و رعنائی
سر چشمهٔ آبروی هر زیبائی
روشن بود از جمال تو هر دو جهان
پنهانی تو ز غایت پیدائی
❈۲❈
ای حسن تو مجموعهٔ هر نیکوئی
وی هر دو جهان ز عشق تو شیدائی
خورشید سراسیمهٔ شوق رویت
سرگشته کویت فلک مینائی
❈۳❈
بدر از غم تو هلال گردد هر مه
کیوان کندت چه چاکران لالائی
تیرو ناهید و مشتری و بهرام
جویای تو اندر فلک پیمائی
❈۴❈
آب و باد و زمین و آتش هریک
سر کرده قدم ترا کند جویائی
هرجا نوری غمت بجان بگزیده
واندر طلب تو باشدش پویائی
❈۵❈
مرغ سحر از درد تو دارد افغان
وز عشق تو عندلیب شد شیدائی
از فرقت تو فاخته گوید کو کو
وز بهر تو میزند نوا مامائی
❈۶❈
از درد تو غنچه را بود تنگدلی
داغ تو بلاله داده خون یالائی
خون در دل نافه بوی زلفت کرده
از چشم تو آهوان شده صحرائی
❈۷❈
نگذاشته داغ تو دلی را بیدرد
سودای تو کرده عالمی سودائی
فیض از غم عشقت همه شب نالانست
روزی بود از دلش گره گشائی
کامنت ها