فیض کاشانی:بیا بیمار خود را ده شفائی که جز تو نیست دردم را دوائی
❈۱❈
بیا بیمار خود را ده شفائی
که جز تو نیست دردم را دوائی
بیا تا جان برافشانم ز شادی
که جان دادن بغم باشد بلائی
❈۲❈
نگیرد بر تو کس زیرا که نبود
جنایتهای خوبان را جزائی
مبند ای دل طمع در ماهرویان
که خوبانرا نمیباشد وفائی
❈۳❈
بود این عاشقیهای مجازی
مرید راه حق را رهنمائی
چو ره را یافتی بگذر از ایشان
زدور اینقوم را میکن دعائی
❈۴❈
بر افشان دست از ایشان فیض یکسر
بزن بر ما سوی الله پشت پائی
کامنت ها