گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جائی بکنیم

❈۱❈
ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جائی بکنیم
خشک شد بیخ طرب راه مقام تو کجاست تا در آن آب و هوا نشو و نمائی بکنیم
❈۲❈
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی تا طبیبش به سر آریم و دوائی بکنیم
مدد از مهدی هادی طلب ای دل ورنه کار صعب است مبادا که خطائی بکنیم
❈۳❈
سایه طایر کم حوصله کاری نکند طلب از سایه میمون همائی بکنیم
کی بود نعره‏زنان در قدمش از سر شوق دست و تیغی بگشائیم و غزائی بکنیم
❈۴❈
تا توان فیض ز حافظ سخنی پیدا کن تا به قول و غزلش ساز و نوائی بکنیم

فایل صوتی شوق مهدی شمارهٔ ۱۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها