فیض کاشانی:ای پیک راستان خبر یار ما بگو احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
❈۱❈
ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
ما محرمان خلوت انیسم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
❈۲❈
بر این فقیر قصه آن محتشم بخوان
با این گدا حکایت آن پادشا بگو
گر دیگرت بر آن در دولت گذر فتد
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو
❈۳❈
هرچند ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
جانها در انتظار قدوم تو سوختند
پیغامی از وصول خود ای خوش لقا بگو
❈۴❈
ما بیخبر به راز سراپرده خفا
با مخلصان خود خبر ما مضی بگو
دلهای مرده را ز دم خویش زنده کن
از مصطفی حدیث کن از مرتضی بگو
❈۵❈
از مغرب خفا بدرآ همچو آفتاب
در جلوه ظهور رموز خفا بگو
جانپرور است قصه مهدی صبا برو
رمزی از او بپرس حدیثی بیا بگو
❈۶❈
آن کس که گفت خاک ره او نه توتیاست
گو این سخن معاینه در چشم ما بگو
ای فیض اگر هوای امامست در سرت
از سر هوس به در کن و ترک هوا بگو
کامنت ها