گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:بسی شوق تو در دل هست و می‏دانم که می‏دانی که هم نادیده می‏بینی و هم ننوشته می‏خوانی

بسی شوق تو در دل هست و می‏دانم که می‏دانی
که هم نادیده می‏بینی و هم ننوشته می‏خوانی
❈۱❈
نداند قدر تو سنّی که از اوهام بیرونی نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
ملک در سجده آدم زمین بوسید و نیت کرد که در حسن تو چیزی یافت پیش از طور انسانی
❈۲❈
بسی سرگشته‏اند این فرقه حق در فراق تو مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی‏
ز حق امید می‏دارم که بردارد حجاب از راه دری از غیب بگشاید برون آیم ز حیرانی
❈۳❈
ز یمن مقدمش معمور گردد سر به سر عالم نماند هیچ جا ویران مگر اقلیم ویرانی
نماند یک دل خسته نماند یک در بسته مخور اندوه و شادی کن گره بگشا ز پیشانی
❈۴❈
شب هجرانش آخر روز وصلی در عقب دارد بکن ای فیض دشواری به یاد عهد آسانی

فایل صوتی شوق مهدی شمارهٔ ۱۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها