فیض کاشانی:در طلعت تو پیدا انوار پادشاهی در غیبت تو پنهان صد حکمت الهی
❈۱❈
در طلعت تو پیدا انوار پادشاهی
در غیبت تو پنهان صد حکمت الهی
حافظ که خوب گفتست این هشت بیت اینجا
مانا که آمدست آن در وصف تو کماهی
❈۲❈
«کلک تو بارک اللّه بر ملک دین گشاده
صد چشمه آب حیوان از قطره سیاهی
بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم
ملک آن تست و خاتم فرمای هرچه خواهی
❈۳❈
در حشمت سلیمان هر کس که شک نماید
بر عقل و دانش او خندد مرغ و ماهی
باز، ارچه گاهگاهی بر سر نهد کلاهی
مرغان قاف دانند آئین پادشاهی
❈۴❈
تیغی که آسمانش از فیض خود دهد آب
تنها جهان بگیرد بیمنت سپاهی
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت
وی دولت تو ایمن از وصمت تباهی
❈۵❈
گر پرتوی ز تیغت در کان معدن افتد
یاقوت سرخ رو را سازد به رنگ کاهی
دانم دلت ببخشد بر اشک شبنشینان
گر حال ما بپرسی از باد صبحگاهی»
❈۶❈
از حد گذشت اماما سوء ادب ز بنده
بر جرم او بهبخشای کامد بعذرخواهی
در امر حق تعالی تقصیر نیز دارد
سهو و خطا و نسیان، عصیان و روسیاهی
❈۷❈
جائی که برق عصیان بر آدم صفی زد
ما را چگونه زیبد دعویّ بیگناهی
خواهم شفاعت از تو در عرصه قیامت
آنگاه عفو کردن زین حرفهای واهی
❈۸❈
این گفتههای من هم از جان خسته سر زد
گر سر به ره ادب نیست این فیض و عذرخواهی
کامنت ها