گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید

❈۱❈
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید
بنمای رو که جان‏ها گردد فدای رویت بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
❈۲❈
هر قوم راست راهی، شاهی و قبله‏گاهی مائیم و درگه تو تا جان ز تن برآید
از کوی خویش بفرست سوی امیدواران بوئی چو بوی رحمان کان از یمن برآید
❈۳❈
از حسرت وصالت جان دادم و ندیدم یارب از این سعادت کی کام من برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید
❈۴❈
یارا به حق مهدی گوئید ذکر خیرش هر جا که فیض نامش در انجمن برآید

فایل صوتی شوق مهدی شمارهٔ ۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها