فیض کاشانی:سالها دل طلب وصل تو از ما میکرد به دعا دست برآورده خدایا میکرد
❈۱❈
سالها دل طلب وصل تو از ما میکرد
به دعا دست برآورده خدایا میکرد
گر که بودم بر او یافتمی راه سخن
تا کی اسرار نهان جمله هویدا میکرد
❈۲❈
هاتفی گفت اگر قابل آن میبودی
حق تعالی به تو این دولت اعطا میکرد
مشکل خود به احادیث نبی کردم عرض
که به آن گفته خدا هر گرهی وا میکرد
❈۳❈
دیدم آنجا ز علوم نبوی شهری بود
بر درش بود امامی که سلونا میکرد
داخل شهر شدم زان در و بحری دیدم
که ملک غوص در آن بحر تمنا میکرد
❈۴❈
از دُر و گوهر آن بحر گرفتم مشتی
دل چو دید آن به فغان آمد و زِدنا میکرد
تشنهتر شد دل و جان در طلب شاه زمان
تا به حدی که چو فیض این همه غوغا میکرد
کامنت ها