گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فیض کاشانی:دل می‏رود ز دستم صاحب زمان خدا را بیرون خرام از غیب، طاقت نماند ما را

❈۱❈
دل می‏رود ز دستم صاحب زمان خدا را بیرون خرام از غیب، طاقت نماند ما را
ای کشتی ولایت، از غرق ده نجاتم باشد که باز بینم، دیدار آشنا را
❈۲❈
ای صاحب هدایت، شکرانه ولایت از خوان وصل بنواز، مهجور بینوا را
مست شراب شوقت، این نغمه می‏سراید: هات الصبوح حیوا، یا ایها السکارا
❈۳❈
ده روزه مهر گردون، افسانه است و افسون یک لحظه خدمت تو، بهتر ز ملک دارا
آنکو شناخت قدرت، هرگز نگشت محتاج این کیمیای مهرت، سلطان کند گدا را
❈۴❈
آئینه سکندر، کی چون دل تو باشد با آفتاب تابان، نسبت کجا سها را
در کوی حضرت تو، فیض ار گذر ندارد در بارگاه شاهان، ره نیست هر گدا را

فایل صوتی شوق مهدی شمارهٔ ۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها