گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:چشم تماشای خلق در رخ زیبای اوست هر که نظر می‌کنی محو تماشای اوست

❈۱❈
چشم تماشای خلق در رخ زیبای اوست هر که نظر می‌کنی محو تماشای اوست
عاشق دیوانه را کار بدین قبله نیست قبلهٔ مجنون عشق خیمهٔ لیلای اوست
❈۲❈
مسلهٔ زاهدش هیچ نیاید به کار آن که لب شاهدش مساله فرمای اوست
آن بت طناز را خلوت دل منزل است خواجه به دیر و حرم بیهده جویای اوست
❈۳❈
هر که به سوداگری رفت به بازار عشق مایهٔ سود جهان در سر سودای اوست
حلقهٔ دیوانگان سلسله را طالبند تا سر زنجیرشان زلف چلیپای اوست
❈۴❈
روز جزا گر دهند اجر شب هجر را روضهٔ رضوان همین جای من و جای اوست
شادی امروز دل از غم رویش رسید دیدهٔ امید من در ره فردای اوست
❈۵❈
روز مرا تیره ساخت ماه فروزنده‌ای که آینهٔ آفتاب روی دل آرای اوست
کرده مرا تلخ‌کام شاهد شیرین لبی کاین همه جوش مگس بر سر حلوای اوست
❈۶❈
علت هر حسرتی عشق غم‌افزای من باعث هر عشرتی حسن طرب‌زای اوست
در طلب وصل او طبع غزل‌خوان من تشنه لب خون من لعل شکرخای اوست
❈۷❈
دامن آن ترک را سخت فروغی بگیر زان که مرا دادها بر در دارای اوست
ناصردین شاه یل مفخر شمس و زحل آن که ز روز ازل رای فلک رای اوست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها